حدیث تاریخ‌ساز دوازده خلیفۀ قریشی و نقد ادعای پیشران روشنفکری دینی در انکار میلاد امام دوازدهم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس‌ارشد تاریخ تشیع دانشگاه پیام نور تهران جنوب، تهران، ایران

2 استادیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

چکیده

مسئله این پژوهش، بررسی ادعای ناتوانی ادله تاریخی در اثبات ولادت امام دوازدهم از سوی پیشران جریان روشنفکری دینی به روش تبیین روایی با تکیه بر حدیث تاریخ‌ساز دوازده خلیفۀ قریشی است. ابتدا سقیفه، بستر پیدایش جریان خلافت، حدیث‌سوزی و حدیث‌سازی در سنت نبوی و سپس اصالت مهدویت در اندیشۀ اهل‌سنت بررسی می‌شود. مکتب خلافت با استناد به حدیث رسول خدا؟ص؟ مبنی بر لزوم قریشی بودن دوازده خلیفه؛ در سقیفه، پا گرفت. بخش اول این حدیث «دوازده خلیفه یا امیر» به تدریج با پس‌رانی مواجه شد، لذا عده‌ای از علمای اهل‌سنت از تفسیر این فراز روایت به دلایل مختلف عاجز ماندند. به عنوان یکی از عوامل، بازی‌های سیاسی براساس حافظه جمعی تاریخی موجود در میان مسلمین بر پایۀ سایر مفاد این حدیث و اخبار مهدویت، جریان منسوبین و مدعیان مهدویت را برانگیخت. اما در میان شیعیان تشکیل نظام‌های علمی، وکالت و نیابت از سوی امامان شیعه در آستانۀ ورود به عصر غیبت، وارث این حدیث یعنی حجت ثانی عشر را در میان شیعیان تثبیت کرد. از سوی دیگر ادلۀ تاریخی ولادت، برخورد دستگاه خلافت در هنگامه میلاد و اهتمام جامعه شیعه در قبال این رویداد، همه بر وقوع این تولد دلالت دارند. سرانجام اعتراف به روح مهدویت شخصی موجود در این روایت و سایر اخبار موثق مهدوی در برخی آثار بزرگان اهل‌سنت، اثبات تاریخی این میلاد را به دنبال دارد.

کلیدواژه‌ها