امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که در آن «هنر» شاهد انواع تعارضات در قول و عمل است و میان اندیشههای ناب در هنر با جلوههای جذاب آن در صحنۀ عمل، تفاوتهایی وجود دارد. نمونهای از این تعارضات را میتوان در نوع نگاه و تعامل ارزشهای غربی با هنر دانست. در این نگاه از یکسو هنر به عنوان یک ابزار مقدس و محترم برای گسترش افکار انسانها به شمار میرود و آزاد محسوب میشود و از سوی دیگر، اگر همین هنر ابزاری برای انتقال مفاهیم ناب و ارزشهای اصیل ادیان الهی باشد، مورد نکوهش قرار میگیرد. با وجود تمام این نکات، بیتردید هنر یکی از کارآمدترین و ماندگارترین شیوههای گسترش عقاید و تأثیرگذاری بر افکار انسانها بوده و به اعتباری میتوان آن را از مهمترین الزامات تمدنسازی به شمار آورد. امروزه غرب نیز با درک اهمیت راهبردی این موضوع، از هنر در همۀ قالبها استفاده میکند تا تمدن خویش را استحکام بخشیده و آن را در سطح جهان گسترش دهد. نمونههای متعددی از کاربردهای هنر در این زمینه مشهود و معلوم است که با توجه به چنین جایگاه ویژهای، در این نوشتار نقش هنر در تمدنسازی و تعالی هنر زمینهساز را به عنوان تصمیمی موعودگرا و راهبردی فعال در اندیشۀ ناب مهدوی معرفی مینماییم.