استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
چکیده
نوشتار پیش رو به زیرساختها و انگارههای دینشناختی نظام ولایت فقیه میپردازد؛ زیرساختها و انگارههای دینشناختی که از آنها به مبانی کلامی حاکمیت ولایت فقیه یاد میشود و در واقع تقویتکننده و تحکیمبخش ساختار ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی به شمار میروند. این مبانی _ که به نوعی تأمین کننده زیرساختها و بسترهای ایدئولوژی حکومت ولیّ فقیهاند، در قالب دو رویکرد مستقیم و غیرمستقیم، ایفای نقش میکنند. ایفاگر نقش مستقیم، مبانی و اصولی هستند که با واسطه مهدویت به تقویت زیرساختی نظام ولایت فقیه میپردازند؛ همچون «ضرورت ولایت امام زمان4 در عصر غیبت»، «ضرورت حفظ دین در عصر غیبت»، «ضرروت نظام سیاسی در عصر غیبت»، «ضرورت اجرای احکام اسلامی در عصر غیبت» که همه این مبانی، در گام نخست، به گونهای با اندیشه مهدویت مرتبط بوده و در واقع توجیهپذیری آنها با واسطه مهدویت دستیافتنی خواهد بود. در سوی دیگر، تأثیرگذاری نقش غیرمستقیم، بر عهدۀ مبانی است که با واسطه امامت به تحکیمبخشی نظام ولایت فقیه مبادرت میکنند؛ همچون کمال دین، جاودانگی دین، خاتمیت دین و جامعیت دین که به صورت غیرمستقیم و با واسطه امامت، به زیرساختهای نظری و معرفتی ولایت فقیه میپردازند. بر این اساس، تحقیق پیش رو با طرح مقدمه و بیان مفهومشناسی آغاز میشود و در فرایند بحث، به رابطه میان اندیشه مهدویت و نظریه ولایت فقیه پرداخته و مهدویت را به عنوان مؤلفه بسترساز و تأمین کننده مبانی و اصول زیرساختی ولایت فقیه، معرفی میکند و در پایان، پیش از بیان نتیجه، به تبیین و تحلیل تفصیلی مبانی ولایت فقیه و کیفیت رابطه آنها در تقویت و تحکیم نظام ولایت فقیه میپردازد.