با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979م (1357ش)، شرقشناسی وارد عرصه جدیدی شد. ماهیت انقلاب اسلامی ایران چنان بود که سیاستهای حکومتی کشورهای جهان به ویژه در قرن بیستم را بر هم زد و دریچه جدیدی حول محور حاکمیت دین طبق آموزههای اسلام ناب برای اداره جهان به سوی بشریت باز نمود. آنچه مستشرقین را به واکنش وا داشت و منجر به بازنگری آنها در مطالعات اسلامیشان شد؛ مسائلی همچون جایگاه امامت، مهدویت و ولایت فقیه در این حکومت جدید بود. آنچه در این پژوهش مورد تأکید است، بررسی آراء هالم و نیومن (دو مستشرق متأخر) در عقیده مهدویت است که نتیجه آن زیر سؤال بردن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به روش تاریخی و حدیثی دو مستشرق مورد مطالعه، روش این نوشتار نیز جمعآوری شواهد و قرائن تاریخی و ذکر احادیث در اثبات مسائل مورد تردید این دو متفکر غربی است. این تحقیق برای اثبات متولد شدن امام دوازدهم4 در سال 255ه.ق و غیبت ایشان در زمان کنونی و صدور مجوز تشکیل حکومت اسلامی به نیابت از امام غایب در صورت فراهم شدن شرایط و در نتیجه مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در زمان غیبت است.