استادیار و عضو هیئت علمی گروه کلام دانشگاه قرآن و حدیث قم، ایران
چکیده
کلانآموزه مهدویت و خردآموزههای آن، که برخاسته از متن قرآن و روایات است در طول تاریخ غیبت خوانشها و فهمهای متنوعی را تجربه نموده است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون به بررسی آثار مهدوی یکی از مهدیپژوهان معاصر، آیةالله العظمی لطفالله صافی پرداخته است. نظامواره آموزه مهدوی در دستگاه فکری او، با رویکرد عقلانی به ایمان و بر محور توحید شکل گرفته و در حالی که برخی قرائتهای سنی و غالی از امامت و مهدویت درصدد تحریف این آموزهاند، حضرت آیةالله صافی گلپایگانی مرزبندی میان خالق و مخلوق را ضروری میداند. این مرجع مهدویپژوه با طرد قرائتهای مارکسیستی و لیبرال از خردآموزههای مهدوی همچون عدل و انتظار، قرائتی از امامت و مهدویت داشته که ضمن تحفظ بر میراث روایی بر عناصر عقلانیت و انسجام، تکیه زده است. تاکید او بر معرفت حجت خدا و وابستگی جهان به امام زمان7، جایگاه امام در اندیشه انسان شیعی و اهمیت ایجاد یک رابطه وجودی موثر میان امام و ماموم را نشان میدهد. یافتههای این پژوهش نشان داد اندیشه کلامی آیةالله صافی گلپایگانی توانسته است با عطف نظر به دغدغههای وجودی انسان، بنیان کلام کاربردی و الهیات نجات را در باورداشت مهدویت بنا نهد؛ مؤلفههای امید، معناداری و همگرایی جامعه مهدوی را در پیوند انسان منتظر با حجت، و یادآوری نقش منتظران در عصر ظهور تعریف نماید و از آموزه امامت و مهدویت برای بازآفرینی هویت انسان منتظر و جامعه منتظر در عصر غیبت بهره گیرد.