علماء، متخصص و پاسبانان معارف دینی میباشند. لذا اهلبیت؟عهم؟ مردم را در امور دینی به آنها ارجاع میدادند. این امر، در دوران غیبت، ضرورتی دو چندان یافته است. از این رو، مخالفان و مدعیان مهدوی، وجود فقهاء را برای خود مانعی بزرگ میبینند و در جهت تخریب چهره و جایگاه آنان با استفاده از ترفندهای گوناگون میکوشند. شناسایی این ترفندها به شناخت، نحوه برخورد و ایجاد مصونیت در برابر آنان، کمک شایانی میکند. این نوشتار، با رویکرد حدیث پژوهانه، به بررسی روایات مورد استناد مدعیان میپردازد. همچنین از لحاظ تاریخی و روانشناسی در پی چرایی عالمگریزی در ایران معاصر از سوی مدعیان میباشد. این شگردها را میتوان به عناوین تقلیل جایگاه علماء با حدیثسازی در قالب جعل و سوء برداشت از آیات و روایات، نفی تقلید و جایگاه علم دینی، عالم نمایی و مشروعیت بخشی کاذب به مدعی، برجستهسازی نقاط ضعف برخی علماء و اطرافیان و ترور شخصیتی آنان، تفکیک کرد.