. دانشآموخته مرکز تخصصی ائمه اطهار؟عهم؟ حوزه علمیه قم
چکیده
این مقاله با روش پدیدارشناسی اجتماعی، به مطالعه روایات و گزارههای مهدوی و نقد رویکرد تاریخی منکران در تحلیل آن میپردازد. ناآگاهی از اصول و ضوابط حاکم بر میراث و اندیشه و نیز برداشتهای تاریخی گزینشی دو خطای مهم در این انتسابهاست. در این نوشته با طرح شواهدی ثابت میشود که اولاً اندیشه مهدویت در دوره تدوین جوامع برساخته نشده بلکه تنظیم و تبویب و در قالب یک دستگاه فکری ارائه شده است. ثانیاً طرح لایههای مختلف این آموزه در دورههای مختلف براساس فهم و خواست مخاطبان بوده است. ثالثاً بازتابهای اجتماعی این اندیشه در دورههای تاریخی گوناگون اصالت آموزه مهدویت شیعی و بطلان و سستی اندیشهوارههای بدیل را روشن ساخته است.